اگر این روزها مسیر مشهد_درگز را بروید، اراضی زیر کشت گوجه‌فرنگی در قوچان را می‌بینید که به دلیل قیمت پایین گوجه، بعضی‌هایش روی دست کشاورزان مانده و برداشت آن صرفه اقتصادی ندارد. از طرفی قیمت‌های نجومی سال گذشته گوجه‌فرنگی-به دلیل شوک قیمتی دلار و صادرات آن- را حتما یادتان هست، آن موقع قیمت خرید از کشاورز که همیشه کف قیمت بازار است به دو هزارتومان رسید(قیمت بازار چند برابر این عدد بود) اما امسال به عدد هشتصد تومان کاهش پیدا کرده است. چرا؟

مدل تار عنکبوتی یا همان Cobweb Theorem، مدل اقتصادی معروفی است که تا حدودی می‌تواند آن را توضیح دهد. خلاصه‌اش این است که در رابطه با محصولات کشاورزی، معمولا کشاورز قیمت امسال را ملاک تولید سال بعد قرار می‌دهد. در واقع تولید با یک سال وقفه از قیمت تاثیر می‌پذیرد. چون هم‌زمان با شوک‌های طرف تقاضا، تولید محصولات کشاورزی نمی‌تواند سریعا واکنش نشان داده و تغییر نماید( واضح است که این به ماهیت کالاهای کشاورزی و طولانی بودن مسیر کاشت تا برداشت برمی‌گردد) به عنوان مثال، امسال خیلی از کشاورزان اراضی‌شان را زیر کشت گوجه بردند، چون معیارشان قیمت‌های نجومی سال گذشته بود. بنابراین تنها ابزار در دست عرضه‌کننده قیمت است و نه تولید. درنتیجه وقتی قیمت گوجه بالا می‌رود، کشاورز به امید سود بیشتر برای تولید سال بعدش بیشتر سرمایه‌گذاری می‌کند. از طرفی به دلیل وجود اطلاعات نامتقارن، همه‌ی کشاورزان همین تصمیم را می‌گیرند. درنتیجه،  تولید بیشتر همان و مازاد عرضه همان. مازاد عرضه در بازار با کاهش قیمت همراه خواهد بود و کاهش قیمت باعث کاهش تولید سال بعدش می‌شود( چون دوباره کشاورز معیار تولید سال بعد را قیمت امسال قرار داده) و این کاهش تولید، مازاد تقاضا در سال بعد را در پی دارد و این خودش دلیلی برای افزایش مجدد قیمت است. این فرایند، چرخه‌ای را حول نقطه‌ی تعادل بوجود می‌آورد که به مدل تار عنکبوتی معروف است.

دقیقا عکس این اتفاق در قوچان برای سیب‌زمینی رخ داد. یعنی قیمت‌های پایین سال گذشته تولید کم سال جاری را درپی داشت و درنتیجه به دلیل وجود کمبود عرضه، قیمت‌ها رو به افزایش گذاشت؛ به گونه‌ای که قیمت خرید از کشاورز به بیش از 2500 تومان نیز رسید.

طبیعی است که همیشه این چرخه درست عمل نمی‌کند و گاهی عوامل دیگری( همچون قیمت‌های تضمینی دولت و صادرات_واردات) آن را تغییر می‌دهند.