در چند سال اخیر یکی از موضوعاتی که کل جهان و به ویژه کشورهای خاورمیانه را به خود مشغول کرده مسئله افزایش دمای کره زمین و کاهش آب های زیرزمینی است، گفته می شود در دو قرن اخیر دمای کره زمین بیش از یک درجه گرم تر شده و میزان یخی که هر ساله در قطب ها ذوب می شود رو به افزایش است و پیش بینی می شود این روند برای دهه های آینده رو به وخامت رود.
در این میان ایران جزء کشورهایی است که همه جوره رنج می برد؛ زیرا بارندگی آنچنانی نصیب اراضی ما نمی شود طبق آمار وزارت نیرو میانگین بارش سالانه در ایران 225 میلی متر است، همینطور حجم روان آب ها نیز نسبت به آمار بلندمدت آن به طور متوسط 36 درصد کاهش داشته و در برخی حوزه ها وضعیت بحرانی است مثلا در حوزه آبریز مرزی شرق 54 درصد کاهش داشته است
از طرفی آب های زیرزمینی ایران نیز به شدت کاهش یافته است و عوارضی همچون نشست زمین در برخی نواحی را در پی داشته از همه اینها بدتر این است که در برخی نواحی( مثلا دشت مشهد) خیلی بیش از استاندارد علمی برداشت آب صورت گرفته است، به عنوان یک تجربه شخصی، در سال 1393 به همراه گروهی از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد راهی بخش رودآب سبزوار شدیم، تیم ما شامل گروه های اقتصادی، کشاورزی، عمرانی و فرهنگی بود. در آنجا اثر کمبود آب به وضوح دیده میشد و چه بسا بدترین نفرین ها "نفرین آب" است، از آنجائیکه بارندگی کم بود و از طرفی در اوایل بهار قرار گرفته بودیم دامداران آذوغه ایی برای دام نداشتند؛ زیرا ذخایر سال گذشته تمام شده بود و با وجودی که به استقبال بهار می رفتیم بیابان ها به دلیل کمبود بارندگی خالی از هرگونه علف و سبزی بود. به همین دلیل هر روز تعداد زیادی از دام ها از دست می رفت؛ اما بیشتر از هر چیزی نتایج گروه کشاورزی من را حیرت زده کرد نتایج آزمایشات خاک برداری دانشجویان گروه کشاورزی نشان از این داشت که با سبک برداشت فعلی از آب، تا ده سال آینده، آبهای زیرزمینی تعدادی از روستاهای بخش رودآب به کلی از بین خواهد رفت و بجایش آبنمک بیرون می آید؛ یعنی شوری صددرصد!! و این بدان معنی بود که آنان بالاجبار می بایست روستا را ترک می کردند و در حاشیه شهرها مستقر می شدند، همانند خانواده های دیگری که از همان روستا ها دست به مهاجرت زده بودند که تعدادشان هم بسیار زیاد بود؛ در حدی که بعضی روستاهای با خانوار کم به طور کامل خالی از سَکنه شده بود.
آمارها نیز حاکی از مهاجرت بالای روستائیان است و در حال حاضر سهم جمعیت %72 به %28 به نفع شهرها است در حالیکه در اوایل دهه 60 تقریبا 50_50 بوده است و در حال حاضر این نسبت به نفع شهرها رو به افزایش است و اشتغال در بخش های کشاورزی و دامداری رو به کاهش است. تقریبا ده روز پیش معاون وزیر کشاورزی آمار نگران کننده ایی را بیان کرد، میانگین سن کشاورزان به 53 سال رسیده است و این نشان از این دارد که تعداد نیروی جایگزین و جدیدی که وارد این حوزه می شوند بسیار پایین است.