معلم: چرا بام خانه های شمال ایران را شیب دار می سازند؟ بیژن که استرس تمام وجودش را فرا گرفته بود لحظه ایی بی توجه به سوال معلم شروع به صحبت کردن نمود او سعی داشت کلماتی را بر زبان بیاورد اما استرس در حضور معلم قرار گرفتن و نگاه هم کلاسی ها این اجازه را به او نمیداد و جملاتش گسسته و بی ربط به هم بود. دست هایش را به هم می پیچید، زبانش را دور لب های خشک شده اش می چرخاند و هم زمان به سوال معلم فکر میکرد اما نمی دانست و یا نمی توانست به سوال معلم پاسخ دهد.

این خلاصه کلیپی بود که بین مردم دست به دست می شد و هرکس با دیدنش می خندید و برای دوستانش ارسال می نمود اما هیچ وقت کسی به این فکر نمی کرد که تکثیر آن ممکن است به قیمت ترک تحصیل بیژن تمام شود. معلم بیژن در گفتگویی با ایسنا گفته بود بیژن دانش آموزی باهوش و شاگرد اول کلاس بود و او در بیان مطالب به صورت شفاهی، کمی ضعف داشت اما همان مفاهیم را، تمام و کامل می توانست روی برگه بیاورد. اما این معلم فکرش را هم نمی کرد که روزی با پخش کلیپی که از دانش آموزش تهیه کرده بود باعث فراری شدن شاگرد اول کلاس از مدرسه شود. بیژن می گوید هرکدام از دوستان و اطرافیان وقتی من را در خیابان می دیدند به من می خندیدند و دیگر روی رفتن به مدرسه را نداشتم از این رو مجبور به ترک تحصیل شدم.

اما فاجعه اینجاست که مردم عموما به عوارض این خنده ها و لایک کردن ها در فضای مجازی توجهی ندارند و نمی دانند که یک لایک آنها، ممکن است آینده یک کودک را سیاه کند و بدتر اینکه از تعداد این کلیپ ها نه تنها کاسته نمی شود بلکه هر بار شخصی را هدف می گیرد. 

نوبت به سجاد رسیده!!!

دو-سه روزی است که در فضای مجازی ویدئویی از کودکی دیگر در مدرسه، پخش شده و مدام دست به دست می شود و به مرور بر تعداد لایک های آن افزوده می شود این بار مردم روی آینده ی سجاد کلیک کرده اند، سجاد کلاس دوم ابتدایی است و از لهجه شیرین او می توان فهمید که اهل اصفهان است. مردم اصلا توجهی به این موضوع ندارند که با این کارشان سجاد را از جامعه فراری می دهند.

جامعه شناسان معتقدند اعتماد و احترام متقابل، رفتار و کنش های افراد را شدیدا تحت تاثیر قرار می دهد قاعدتا هرچه میزان این اعتماد و احترام کمتر باشد احتمال بروز رفتارهای توام با خشونت افزایش می یابد. اگر شخصیت یک فرد در جمع خدشه دار شود احتمال بروز هر رفتار غیر منتظره ایی از او وجود دارد و اگر این گونه رفتار ها در سطح وسیعی اتفاق بیفتد آنگاه کل روحیه اجتماع متشنج می شود و "سرمایه اجتماعی" کاهش می یابد. سرمایه اجتماعی از دست رفته را نمیتوان به راحتی بازگرداند. سرمایه اجتماعی هرچند اصطلاح جدیدی است اما همه روزه ما آن را در رفتار مردم مشاهده می کنیم. 

 « سرمایه اجتماعی مفهومی جدید است که از سال های 1990 برای نخستین بار از سوی جامعه شناسان فرانسوی و آمریکایی( توکویل، بوردیو، کلمن، پاتنام و....) مطرح گردید»( سرمایه اجتماعی، اختر محقق  ص14) هرچند تعاریف متعددی از این اصطلاح ارائه شده؛ اما در کلیت آن اختلافی وجود ندارد:

 « فوکویاما در تعریف از سرمایه اجتماعى می گوید: سرمایه اجتماعى مجموعه هنجارهاى موجود درسیستم هاى اجتماعى است که موجب ارتقاى سطح همکارى اعضاى آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه هاى تبادلات و ارتباطات مى گردد» ( همان ص17) بنابراین سرمایه اجتماعی، حاصل روابط و کنش های جمعی است و این سرمایه وقتی موضوعیت دارد که به الگوها و رفتارهای جمعی تبدیل شود. مثلا فرهنگ رانندگی وقتی سرمایه اجتماعی تلقی می شود که اکثریت جامعه بدان پایبند باشند و نه یک فرد یا یک گروه خیلی کوچک؛ بنابراین در جامعه ایی که شخصیت افراد هدف گرفته شود و آینده آنها تباه شود نشان از کمبود سرمایه اجتماعی دارد. این گونه برخوردها با افراد، باعث می شود که آنها به جای بیان عقاید خود آنرا به طرز خشونت آمیزی در رفتارشان نشان دهند؛ زیرا این افراد با جمعی مواجه شده اند که بدون هیچ گونه منطق و استدلالی او را سوژه خنده قرار داده اند و از آن جائیکه استدلال او در چنین مواقعی به گوش کسی نمی رسد و کسی نیز بدان گوش فرا نمی دهد او نیز تصمیم می گیرد مقابل به مثل نماید. اگر سرمایه اجتماعی کاهش یابد اعتماد متقابل نیز کاهش می یابد و در نتیجه هزینه مبادلات افزایش می یابد و این امر تمامی شئون زندگی اعم از اقتصادی، اجتماعی و... را تحت تاثیر قرار می دهد.